Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-05-07@13:50:50 GMT

داستان زندگی مادری که اعضای بدنش اهدا شد

تاریخ انتشار: ۱۱ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۳۲۷۱۱۶

مریم گفت: نمی‌ترسی! گفتم: نه برای چه باید بترسم. من که آن زمان مرده‌ام، حداقل به چند نفر زندگی می‌بخشم. او هم گفت: پس من هم می‌روم و کارت اهدای عضو می‌گیرم. قسمت نشد کارت را بگیریم اما همسرم زودتر از من به چند نفر زندگی بخشید.

به گزارش ایسنا، شهروندآنلاین نوشت: «چند وقت پیش بود که به‌همراه همسرش با دیدن برنامه عصر جدید تصمیم گرفت کارت اهدای عضو بگیرد اما هرگز تصورش را هم نمی‌کرد که به همین زودی‌ها بتواند به چند نفر زندگی ببخشد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

زن جوان تبریزی بعد از یک سردرد معمولی راهی بیمارستان شد و دیگر هرگز بازنگشت اما قلبش همچنان می‌تپد. او بعد از سردردش متوجه شد تومور مغزی دارد و چند ساعت بیشتر زنده نماند. او برای سرم‌زدن به بیمارستان رفته بود اما وقتی داشت با شوهرش به خانه برمی‌گشت، بیهوش و بعد از آن هم دچار مرگ‌ مغزی شد. اما داستان زندگی این مادر جوان به اینجا ختم نشد و خانواده‌اش با اعلام رضایت خود اعضای بدن فرزندشان را اهدا کردند تا قلب او از تبریز به تهران پرواز کند و در بدن یک دختر ۱۱ ساله که با مرگ دست‌وپنجه نرم می‌کرد، دوباره شروع به تپیدن کند.

رحیم، شوهر این زن که هنوز هم مرگ همسرش که عاشقانه دوستش داشت را باور نکرده، در حالی‌ که اشک می‌ریخت، در گفت‌وگو با خبرنگار «شهروند» از جزییات مرگ و زندگی همسرش گفت.

همسرتان بیماری خاصی داشت؟

او یک زن سالم و سر حال بود، اصلا علایم مریضی نداشت اما وقتی به بیمارستان رفتیم، گفتند تومور مغزی مادرزادی دارد. هنوز هم شوکه‌ام و باورم نمی‌شود.

یعنی در همه این سال‌ها علایم تومور را در همسرتان ندیده بودید؟

نه اصلا. او خیلی سرحال بود. هرازگاهی سردرد می‌گرفت اما با قرص رفع می‌شد، مثل تمام سردرد‌های معمولی دیگر. من و همسرم با هم زیاد به گردش می‌رفتیم. او کوه و دشت را دوست داشت، با هم به کوه می‌رفتیم و اتفاقا همیشه از من جلوتر و سریع‌تر می‌رفت. اصلا خسته نمی‌شد. من از نفس می‌افتادم، ولی او همچنان سرحال بود. پانزده ‌سال در کنارش زندگی کردم و هیچ‌وقت او را مریض و بیمار ندیدم.

همسرتان چطور دچار مرگ‌ مغزی شد؟

چهارشنبه سوم مهر ماه بود. ظهر به خانه آمدم، با هم ناهار خوردیم و کلی گفتیم و خندیدیم. او گفت که سردرد دارد. گفتم قرص بخور تا آرام بشوی. بعد هم سرکار رفتم. شب وقتی به خانه آمدم، گفت سردردم خوب نشده، بیا برویم دکتر یک سرم بزنم. او را بلافاصله به یک درمانگاه بردم. در آن‌جا سرم زد اما خوب نشد. وقتی داشتم کمکش می‌کردم که با هم به خانه برویم، گفت نمی‌توانم راه بیایم، حالم هنوز بد است. آنجا بود که بیهوش شد. بلافاصله با اورژانس او را به بیمارستان منتقل کردیم. به من گفت دارم می‌میریم. آخرین حرفی که زد این بود که چرا آن‌ قدر این‌جا سروصداست. وقتی با اورژانس به بیمارستان رفتیم، یک نفر فوت شده بود و بستگانش گریه می‌کردند. مریم این حرف را زد و باز هم بیهوش شد. بعد از آزمایشات مختلف، چند ساعت بعد پزشک بیمارستان گفت توموری که داخل سر همسرم بوده، در این مدت رشد زیادی داشته و باعث مرگ‌ مغزی او شده است. این خبر آن‌ قدر تکان‌دهنده بود و ما را شوکه کرد که حتی نمی‌توانستیم اشک بریزیم.

همان زمان تصمیم به اهدای عضو همسرتان گرفتید؟

فردای آن روز بود که دوباره همسرم را معاینه کردند و آخرین امیدمان برای بازگشتن او به زندگی از بین رفت. مریم را برای همیشه از دست داده بودیم، اما در همان حال تصمیمم را گرفتم. می‌دانستم همسرم هم از این کار رضایت دارد و خوشحال می‌شود. همسرم وقتی زنده بود، همیشه برای هر کسی هر کاری از دستش برمی‌آمد، انجام می‌داد و خیرش به همه می‌رسید. مطمئن بودم اگر این کار را انجام دهیم، روح همسرم برای همیشه در آرامش قرار می‌گیرد، برای همین همه راضی شدیم و این کار صورت گرفت.

پدر و مادر همسرتان به‌راحتی راضی شدند؟

مادرش کمی بی‌تابی می‌کرد اما مشاور بیمارستان با او صحبت کرد و گفت که با این کار زندگی چند نفر نجات پیدا می‌کند، برای همین در نهایت راضی شد.

همسرتان کارت اهدای عضو داشت؟

نه، اما همین چند روز پیش بود که داشتیم برنامه عصر جدید را می‌دیدیم، در آن برنامه در مورد اهدای عضو صحبت کردند. من گفتم می‌خواهم این کار را انجام دهم. مریم گفت: نمی‌ترسی! گفتم: نه برای چه باید بترسم. من که آن زمان مرده‌ام، حداقل به چند نفر زندگی می‌بخشم. او هم گفت: پس من هم می‌روم و کارت اهدای عضو می‌گیرم. قسمت نشد کارت را بگیریم اما همسرم زودتر از من به چند نفر زندگی بخشید. حالا من مانده‌ام و یک پسر ۶ ساله و یک دختر ۱۲ ساله که نمی‌دانم چطور باید به آنها رسیدگی کنم. زندگی بدون مادرشان واقعا سخت است. همین که متوجه شدم قلب همسرم به یک دختر ۱۱ ساله که تقریبا هم‌سن دختر خودم است، زندگی دوباره بخشیده، خیلی خوشحالم.

پروازی برای زندگی

خانواده محمودی برای اهدای اعضای بدن مریم رضایت خود را اعلام کردند، به این ترتیب بود که با تلاش پزشکان کلیه‌های مریم به دو بیمار نیازمند در تبریز و مراغه و کبد او نیز به یک بیمار اهل یکی از روستاهای شهرستان ورزقان با موفقیت پیوند زده شد. اما این پایان ماجرا نبود و قلب این مادر مهربان برای تپیدن دوباره باید به تهران می‌آمد و این یعنی آغاز یک عملیات اورژانسی جدید برای تیم‌های تخصصی پیوند عضو. گفته می‌شود این نهمین  پرواز برای اهدای زندگی در کشور است.

ساناز دهقانی، رئیس واحد پیوند اعضای وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی کشور دراین‌باره می‌گوید: «به دلیل این‌ که قلب اهداشده باید به بیمارستان شهید رجایی تهران انتقال می‌یافت، تمام اقدامات و هماهنگی‌های لازم برای انتقال در مدت زمان بسیار کمی انجام شد.»

وی در ادامه می‌گوید: «یک تیم تخصصی صبح روز جمعه از تهران به سمت تبریز و بیمارستان امام‌رضا(ع) پرواز کردند. ماموریت از حساسیت بالایی برخوردار بود و هر ثانیه که می‌گذشت، حکم زندگی برای یک بیمار نیازمند داشت، به همین علت تیم تخصصی پس از فرود در فرودگاه شهید مدنی تبریز بلافاصله خود را به بیمارستان رساندند و دوباره سوار هواپیما شدند و به تهران بازگشتند. خوشبختانه عملیات انتقال هوایی قلب بیمار مرگ‌ مغزی با همکاری مرکز اورژانس و اقدامات پیش‌بیمارستانی با موفقیت انجام شد و حال  دختر ۱۱ساله‌ای که قلب را دریافت کرد، بسیار خوب است و در وضع نرمال قرار دارد.»

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: اهداي عضو

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۳۲۷۱۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آیا خواهر و برادر ناتنی ارث می‌برند؟

قوانین ارث تعیین کننده افراد واجد شرایط برای دریافت سهم از اموال فرد فوت شده و میزان سهم هر یک از وراث است؛ در قانون مدنی ایران، سهم هر یک از وراث در قانون به طور دقیق مشخص شده است و با توجه به طبقه وراثی و درجه قرابت آنها با متوفی متفاوت خواهد بود.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، شهرنشینی مستلزم رعایت قوانین و قواعد شهری است و کارشناسان بر این باورند شهرنشینان هنگامی که به حقوق یکدیگر احترام بگذارند و به مسئولیت‌های خویش در برابر شهر و اجتماع عمل کنند، به «شهروند» ارتقا پیدا می‌کنند.

حقوق شهروندی نیز مجموعه حق‌هایی است که هر کدام از شهروندان از آن برخوردارند و باید توسط دیگر شهروندان و حاکمیت رعایت شود، حقوق شهروندی در ایران نیز مانند بسیاری از کشورها پذیرفته شده است که بارزترین و مهم‌ترین نمود آن قانون اساسی است که در اصول ۳۲، ۳۴، ۳۵، ۳۷، ۳۸ و ۳۹ به آن اشاره شده است.

یکی از موضوعات قابل توجه حقوق شهروندی، موضوع ارث خواهر و برادر ناتنی است؛ طبق قوانینی که برای تقسیم ارث در نظر گرفته شده، تنها کسانی از متوفی (کسی که فوت شده) ارث می‌برند که با او رابطه سببی یا نسبی داشته باشند؛ رابطه نسبی به رابطه خونی مانند ارتباط بین فرد با پدر و مادر یا فرزندان و خویشاوندانش گفته می‌شود؛ در صورتی که فردی با دیگری ازدواج کرده باشد، رابطه بین آن‌ها از نوع سببی است و تقسیم ارث طبق این رابطه بین آن‌ها انجام خواهد شد.

گاهی مواقع ممکن است پدر یا مادر متوفی (کسی که فوت شده) از قبل ازدواج کرده باشند، یا اینکه ازدواج مجدد داشته و از همسر دیگرشان صاحب فرزند شده باشند؛ در این شرایط باید وضعیت ارث خواهر و برادر ناتنی فرد نیز بر اساس انحصار وراثت مشخص شود.

منظور از خواهر و برادر ناتنی، افرادی است که از طریق پدر یا مادر با فرد رابطه نسبی خواهری و برادری دارند؛ طبق ماده ۸۶۷ قانون مدنی، خواهران ناتنی پدری و ناتنی مادری از متوفی (کسی که فوت شده) ارث می‌برند.

بر اساس مواد ۹۱۶ تا ۹۲۷ قانون مدنی، خواهر و برادر ناتنی، در طبقه دوم از طبقات و درجات ارث قرار دارند و در صورتی این افراد می‌توانند از متوفی (کسی که فوت شده) ارث ببرند که فرد دیگری در طبقه اول ارث وجود نداشته باشد؛ یعنی اگر متوفی (کسی که فوت شده) پدر، مادر، فرزند یا نوه (که جزو طبقه اول ارث هستند) داشته باشد، ارث به خواهر و برادر ناتنی نمی‌رسد.

در صورتی که در طبقه ارث چند برادر و خواهر ناتنی پدری وجود داشته باشد، سهم برادران دو برابر خواهر آن‌ها خواهد بود؛ اما در شرایطی که برادر و خواهر ناتنی مادری در طبقات ارث باشند، ارث به صورت مساوی بین آن‌ها تقسیم خواهد شد.

در شرایطی که خواهر و برادر ناتنی پدری و هم خواهر و برادر ناتنی مادری در طبقه ارث حضور داشته باشند، اگر خواهر و برادر ناتنی مادری، یک نفر باشد، یک ششم ارث به او ارث خواهد رسید، بقیه دارایی‌ها برای خواهر و برادر ناتنی پدری متوفی خواهد بود.

در صورتی که خواهر و برادر ناتنی مادری بیش از یک نفر باشند، یک سوم ارث به او ارث خواهد رسید و مابقی ارث برای خواهر و برادر ناتنی پدری خواهد بود؛ اگر در طبقه دوم ارث، پدربزرگ و مادربزرگ و خواهر و برادر متوفی (کسی که فوت شده) حضور داشته باشند، در صورت وجود یک خواهر و برادر ناتنی مادری فقط یک ششم ارث به فرد خواهد رسید؛ در شرایطی که از خویشاوند مادری، یک جد (پدربزرگ) یا جده مادری (مادربزرگ) حضور داشته باشد، یک سوم ارث به وی (یک خواهر و برادر ناتنی مادری) رسیده و بقیه ارث برای سایر وراث خواهد بود.

در شرایطی که خواهر و برادر ناتنی دارای خواهر یا برادر تنی باشند، خواهر و برادر ناتنی پدری ارث نمی‌برد و ارث تنها میان خواهر و برادر تنی و خواهر و برادر ناتنی مادری تقسیم خواهد شد.

کد خبر 750533

دیگر خبرها

  • مادری پسر معلول خود را خوراک تمساح کرد
  • مادری که ۲۲ سال است هر پنجشنبه به مزار پسر شهیدش می‌رود + فیلم
  • آیا خواهر و برادر ناتنی ارث می‌برند؟
  • اهدا آمبولانس به بیمارستان جاسک
  • تبادل مرگ و زندگی در جریان اهدای عضو
  • مادری که به شکل فجیعی فرزند ۱۱ ساله‌اش را کشته بود دستگیر شد
  • بیمار مرگ مغزی به ۴ نفر زندگی دوباره بخشید
  • انجام موفق ۲ عمل اهدای عضو در مشهد به ۵ نفر زندگی دوباره بخشید
  • اهدای زندگی دوباره به ۴ بیماربا اهدای عضو در مشهد
  • سخنی در باب محتوای «مست عشق» به کارگردانی حسن فتحی/ تحریف تاریخ به شیک ترین شکل ممکن